به گزارش راهبرد معاصر، تنش آفرینیهای دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا، وارد مرحلهای جدید شده است. به تازگی، هزارا تن از هوادان دو آتشه وی، تحت تاثیر تحریکات او، از اقصی نقاط آمریکا راهی واشنگتن پایتخت این کشور شدند تا در تاریخ ششم ژانویه که قرار بود جسه کنگره آمریکا با هدف تایید نهایی نتیجه انتخابات ریاست جمهوری 2020 آمریکا برگزار شود، با اعتراضات خود، آخرین اقدامِ ممکن برای حفط ترامپ در قدرت را انجام دهند.
ترامپ بر خلاف قولی که پیش از این داده بود، خود به میانِ حامیانش نیامد با این حال، از هیچ اقدامی برای تحریک کردن آنها فروگذار نکرد. طرفداران ترامپ، در شرایط انفعال محض نیروهای امنیتی آمریکا (و به خصوص گارد ملی آمریکا)که قاعدتا از مدت ها قبل باید حدس می زدند که احتمال تنش آفرینی از سوی حامیان ترامپ در تاریخ 6 ژانویه وجود دارد، حصار امنیتی کنگره این کشور را نقض کرده و به داخل ساختمان کنگره راه یافتند. طرفداران ترامپ نه تنها به غارت ساخمان کنگره و گرفتن عکس های یادگاری از آشوبگری های خود پرداختند، بلکه در دوره حضور آن ها در این ساختمان، تیراندازی هایی نیز انجام شد که در نتیجه آن ها، دست کم چهار نفر جان خود را از دست دادند.
بسیاری از ناظران و تحلیلگران آمریکایی، این حادثه را رویدادی شرم آور برای ایالات متحده آمریکا ارزیابی کردند و برخی همچون "جفری گلدنبرگ" تحلیلگر نشریه آتلانتیک، ریشه اصلی این رویداد را روحیه متوهمانه ای دانستند که فردی نظیر ترامپ بر آمریکا حاکم کرده است. از سویی، این قبیل اقدامات ترامپ و حامیانش موجب شده تا تحلیلگران آمریکاییِ سرشناسی نظیر "دیوید فروم"، "ایلین گودفری"، و "یونی آپلبوم"، قویا خواستار حذف و استیضاح مجدد ترامپ شوند و حتی از ترامپ به عنوان "هیولایی" یاد کنند که ساخته دست آن دسته از سرمایه داران و جمهوریخواهان بی فکری است که هیچ گاه حتی فکرش را هم نمی کردند که ترامپ و حامیانش، دست به یکچنین اقداماتی بزنند. با این همه، حادثه اخیر در آمریکا، چه از جنبه داخلی و چه بین المللی، برای آمریکا پیامدهایی خواهد داشت که در ادامه به آن ها اشاره می شود:
یکی از مهمترین پیامدهای آشوب های اخیر در آمریکا این است که این حادثه، بار دیگر شرایط وخیم سیاسی و اجتماعی جامعه آمریکا را عیان کرده است. دونالد ترامپ در دوره حضور خود در قدرت، عملا دوقطبی گری عمیقی را در این کشور حاکم کرده و سعی داشته تا با استفاده از فرمول قدیمی حکام اقتدار گرا که مبتنی بر سیاست "تفرقه بینداز و حکومت کن" است، همچنان در قدرت بماند.
پیش از وقوع حادثه حمله به کنگره آمریکا از سوی هواداران افراطی ترامپ، بارها و بارها در مورد خطر و تهدید اقدامات تنش زای ترامپ در عرصه سیاست داخلی آمریکا هشدار داده شده بود. با این حال، حادثه بی سابقه حمله به کنگره آمریکا، عملا از این تهدید، رونمایی جدی کرد و نشان داد که ترامپ قصد دارد از این ظرفیت(حامیان افراطی اش)، در راستای اهداف و منافع خود استفاده کند و در این مسیر، به منافع ملی آمریکا هیچ تعهدی ندارد و صرفا به منافع شخصی خود میاندیشد. از این رو، حادثه حمله به ساختمان کنگره آمریکا را باید نمودی از تشدید انشقاقات سیاسی و اجتماعی در جامعه آمریکا دانست که در آینده و همزمان با روی کار آمدن "جو بایدن" به عنوان رئیس جمهور جدید آمریکا، حامل چالش هایی جدی برای وی خواهد بود. بایدن اکنون با تصویری مشوش از آمریکایی که قرار است ریاست جمهوری آن را بر عهده گیرد، رو به رو است. آمریکایی که تحت تاثیر تحریکات ترامپ، متحد نیست و همین مساله می تواند تا حد زیادی در عرصه های داخلی و بین المللی، این کشور را تضعیف کند.
از این منظر، احتامال اینکه تنش ها، شکاف ها و منازعات در عرصه مسائل سیاسی و اجتماعی آمریکا، در روزها و ماه های آتی تشدید شوند، بسیار بالاست و آمریکا، تا مدت ها با این مساله که خود نمودی از تاثیرات حضور ترامپ در قدرت است، مواجه خواهد بود. امری که رفع آن برای آمریکا، هزینه های قابل توجهی را در ابعاد مختلف به دنبال خواهد داشت.
آمریکا سال هاست که ادعای جایگاه هژمونیک(قدرت برتر جهان) در عرصه معادلات بین المللی دارد. رهبران آمریکا سالهاست که باتکیه بر ارزش های آمریکایی، ادعای مداخله در امور داخلی دیگر کشورهای جهان را دارند و همواره سعی داشته اند کشورشان را به یک برَند در عرصه معادلات بین المللی تبدیل کنند. با این حال، حضور ترامپ در قدرت و وقوع حوادثی نظیر حمله به ساختمان کنگره آمریکا نشان داد که تمامی این مسائل، توهماتی بیش نیستند. امری که بدون تردید، تاثیر منفی قابل توجهی بر جایگاه بین المللی آمریکا و به طور خاص، قدرت نرم جهانی آن خواهد داشت.
مردم و رهبران سیاسی در اقصی نقاط جهان اکنون به وضوح می بینند که آمریکایِ مدعی، در حال نشان دادن رویه ها و اوضاعی است که در بسیاری از کشورهای اقتدارگرا و بسته، شاهد آن ها هستیم. مردم و رهبران جهان شاهد آن هستند که رئیس جمهور مستقر آمریکا به هر حربه ای از جمله تحریک حامیان خود دست می زند تا نتیجه انتخابات آمریکا را لغو کند و در این مسیر، وی به هیچکدام از معیارهای اخلاقی و حتی همان ارزش های آمریکایی، پایبند نیست.
بدون تردید مجموع این مسائل، نوعی تنزل مرتبه را برای آمریکا در عرصه جهانی به دنبال خواهد داشت و این کشور را از جایگاه مدعی در بسیاری از مسائل نظیر احترام به دموکراسی و آزادی در جهان، خارج می کند. حتی به نوعی می توان این مساله را شکافی جدی در ساختار ایده "رهبری جهانی آمریکا" دانست.
جدای از این ها، صرفِ حضور ترامپ در قدرت نیز، تبعات وخیمی را برای آمریکا به دنبال خواهد داشت که سال ها تاثیر آن بر مراودات خارجی این کشور باقی خواهد ماند. ترامپ در دوره حضور خود در قدرت، تنش آفرینی های زیادی در عرصه بین المللی انجام داده و به منافع بسیاری از متحدان نزدیک آمریکا خسارت زده است. این مساله بارها و بارها، متحدان آمریکا را شوکه است. اکنون حتی دوستان نزدیک آمریکا نیز به این کشور به دیده تردید می نگرند. آن ها از خود میپرسند که چگونه نظام سیاسی آمریکا که ادعاهای فراوانی دارد، به فردی نظیر ترامپ اجازه حضور در قدرت را داده است؟ فردی که حضورش در قدرت، خسارات زیادی را به منافع متحدان آمریکا وارد کرده است. آن ها زین پس همواره به آمریکا، نوعی دیدگاه مبتنی بر بی اعتمادی خواهند داشت و از ترس حضور شخصی نظیر ترامپ در قدرت( و رویه های عجیب او)، سیاست خود در قبال آمریکا را با احتیاط بیشتری تنظیم خواهند کرد.